روز اول
به نام آنکه هستی نام ازو یافت
سلام عزیز مامان امروز اولین روزیه که من برات وبلاگ ساختم تا خاطرات قشنگ تو رو یادداشت کنم و تو در آینده بخوونی و لذت ببری.
دوست داری بدونی که کی فهمیدم که خدا تو رو به ما داد؟ روز عید غدیر بود که رفته بودیم خونه بابا اکبر ناهار قرمه سبزی داشتن بعد از ناهار حالم بد بود همش حالت تهوع داشتم نمیدونستم چرا اینجوری شدم!
بعد از اینکه از خونه اومدیم بیرون رفتم داروخونه و بی بی چک گرفتم اومدیم خونه و بعد از تست فهمیدم که مثبت باورم نمی شد به بابا وحید گفتم و کلی خندید و این هم عیدی حضرت علی بود به ما خدا را شکر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی